آیا می توانید تصور کنید چه احساسی باید داشته باشد وقتی شخصی توسط شریک زندگی خود که آرزوی گذراندن تمام عمر خود را با او فریب می دهد و به او دروغ می گویند؟
آنها احساس خشم، ناامیدی و شکستگی می کنند. اولین چیزی که هنگام خیانت به ذهن آنها می رسد این است: “چرا این اتفاق افتاد؟ چه چیزی باعث خیانت شرکای آنها شد؟»
1. مردها خیانت می کنند چون خودشان این کار را می کنند
هیچ چیز باعث نمی شود مردان به شریک زندگی خود خیانت کنند، مردان به این دلیل که خودشان این کار را می کنند خیانت می کنند.
تقلب یک انتخاب است. او یا انتخاب می کند که این کار را انجام دهد یا انتخاب نمی کند.
خیانت تظاهر مسائل حل نشده است که به آنها رسیدگی نشده است، خلأی که برآورده نشده است و ناتوانی در تعهد کامل به رابطه و شریک زندگی خود است.
خیانت شوهر به زن اتفاقی نیست. این انتخابی است که شوهر انجام داده است. هیچ توضیح موجهی برای دلیل خیانت مردان وجود ندارد. دکتر Lawanda N. Evans مشاور
2. مردان به دلیل خودخواهی خیانت می کنند
«در ظاهر، دلایل زیادی برای خیانت مردان وجود دارد.
مانند: “علف سبزتر است”، احساس خواستن، هیجان فتح، احساس به دام افتادن، ناراحتی، و غیره. و احترام به دیگری برتر از خود.» شان سیرز مشاور شبانی
3. مردان به دلیل عدم قدردانی خیانت می کنند
«در حالی که دلایل متعددی وجود دارد، یکی از موضوعاتی که در مورد مردان وجود دارد، عدم قدردانی و توجه است.
بسیاری از مردان احساس می کنند برای خانواده خود سخت کار می کنند. آنها احساسات خود را درونی می کنند و می توانند احساس کنند که کارهای زیادی انجام داده اند و در ازای آن به اندازه کافی دریافت نکرده اند. این توضیح می دهد که چرا مردان خیانت می کنند.
این رابطه فرصتی را برای دریافت تحسین، تایید، توجه جدید و دیدن دوباره خود در چشمان دیگران فراهم می کند.” رابرت تابی، مددکار اجتماعی بالینی
4. مردان به دنبال عشق و توجه هستند
«چند دلیل وجود دارد که چرا مردان خیانت می‌کنند، اما آن چیزی که برای من مهم است این است که مردان توجه را دوست دارند. در روابط، زمانی که احساس دوست داشتن و قدردانی وجود ندارد، خیانت سر زشت خود را نشان می دهد.
اغلب اوقات، به خصوص در عجله های سریع ما، عجله عجله، جامعه، زوج ها آنقدر مشغول می شوند که فراموش می کنند از یکدیگر مراقبت کنند.
گفت‌وگوها بر روی تدارکات متمرکز می‌شوند، «چه کسی امروز بچه‌ها را میبرد»، «فراموش نکنید که اوراق بانک را امضا کنید»، و غیره. مردان نیز مانند بقیه ما به دنبال عشق و توجه هستند.
اگر آنها احساس می کنند که نادیده گرفته شده اند، مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، یا دائماً مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، به دنبال کسی می گردند که به آنها گوش دهد، آنها را متوقف کند و از آنها تعریف کند و احساس خوبی در آنها ایجاد کند، برخلاف آنچه که با شریک زندگی خود احساس شکست می کردند.
مردها و امور عاطفی زمانی دست به دست هم می دهند که از سوی همسر کم توجهی شود.
با این حال، خیانت عاطفی به شریک زندگی، نوعی خیانت است.» دانا جولیان درمانگر جنسی
5. مردان نیاز به نوازش نفس خود دارند
یکی از رایج‌ترین دلایل، ناامنی شخصی است که نیاز شدیدی به تحت تأثیر قرار دادن نفس آنها ایجاد می‌کند.
هر “فتح” جدیدی به آنها این توهم را می دهد که شگفت انگیزترین هستند، به همین دلیل است که مردها دارای روابط هستند.
اما از آنجایی که بر اساس اعتبار خارجی است، لحظه‌ای که فتح جدید از هر چیزی شکایت می‌کند، شک و تردیدها با انتقام برمی‌گردند و او باید به دنبال یک فتح جدید باشد. به همین دلیل است که مردان خیانت می کنند.
در نمای بیرونی، او امن و حتی متکبر به نظر می رسد. اما این ناامنی است که او را هدایت می کند.» آدا گونزالس خانواده درمانگر
6. مردان از ازدواج خود ناامید می شوند
«اغلب مردان به همسران خود خیانت می کنند زیرا از ازدواج خود ناامید شده اند.
آنها فکر می کردند که وقتی ازدواج کنند، زندگی عالی خواهد بود. آنها با همسرشان کنار هم می‌بودند و می‌توانستند هرچه می‌خواهند با هم صحبت کنند و هر زمان که می‌خواهند رابطه جنسی داشته باشند و در دنیایی بدون محدودیت با هم زندگی کنند.
با این حال، آنها شروع به انجام زندگی مشترک با کار، مسئولیت های مالی و بچه دار شدن می کنند. یکدفعه لذت از بین رفت.
به نظر می رسد که همه چیز در مورد کار و مراقبت از افراد دیگر و نیازهای آنهاست. در مورد “نیازهای من!” به همین دلیل است که مردان متاهل خیانت می کنند. مردها نسبت به بچه های خانه که تمام وقت و انرژی همسرشان را مصرف می کنند، حسادت می کنند.
به نظر می رسد که او دیگر او را نمی خواهد یا نمی خواهد. تنها کاری که او می کند این است که از بچه ها مراقبت می کند، همه جا با آنها می دود و به او توجه نمی کند.
به این دلیل است که آنها شروع به جستجو در جای دیگری به دنبال شخصی می کنند که آنچه را که نیاز دارند به آنها بدهد، هم توجه و هم تحسین جنسی. آنها بر این فرض هستند که شخص دیگری می تواند و می تواند نیازهای آنها را برآورده کند و آنها را خوشحال کند.
آنها بر این باورند که این به آنها بستگی ندارد، بلکه به شخص دیگری بستگی دارد که آنها را دوست داشته باشد. از این گذشته ، “آنها شایسته شاد بودن هستند!” مشاور دبی مک فادن
