سال ها پیش که تصمیم گرفتم کار خود را در شرکت رها کنم و هنر آشپزی را یاد بگیرم ، به راحتی نمی توانستم بیشتر از انجام کاری که به صورت روزانه دوست داشتم فکر کنم: مثل کار آشپزی. ولی خییل زود به این موضوع پی بردم که ترک کردن یک حرفه برای در پیش گرفتن یک کار جدید، به راحتی و آسانی نبود.
انجام کاری که دوست دارید باعث می شود در آن سخت تر کار کنید، اما این به تنهایی به این معنی نیست که کسب وکار خوبی دارید. کار سخت، در نهایت، باید با فرصت های مناسب مواجه شود و اینجاست که روحیه کارآفرینی به وجود می آید و اجازه می دهد اشتیاق با مفهوم واقعی کسب وکار مطابقت داشته باشد.
سفر من در آشپزخانه درس های بی شماری به من داده است که بسیار فراتر از زمان و دما هستند. اگر می خواهید خودتان را تغییر دهید، در اینجا چند درس امتحان شده و آزموده شده وجود دارد که می توانم با شما به اشتراک بگذارم:
1. با اهداف مانند دستور العمل رفتار کنید. به یاد داشته باشید که آن را یک قدم بردارید.
غرق شدن در روزمرگی آسان است، و اگرچه ممکن است کاری را انجام دهید که به طور کلی دوست دارید، اما این بدان معنا نیست که همیشه آن را دوست خواهید داشت. تقسیم بندی اهدافم و داشتن چشم انداز روشن به من این امکان را می دهد که آرام بمانم و روی روند تمرکز کنم.
اهداف نهایی خود را در ذهن داشته باشید، اما سعی کنید قدردانی کنید و به جایی که امروز هستید نگاه نکنید. من اغلب به خودم یادآوری می کنم که همیشه در حال یادگیری هستم و کمی به رویایم نزدیک می شوم.
2. افرادی را که پیش از شما آمده اند، بشناسید
وقتی شغلم را تغییر دادم، سرآشپزهای ستاره ای مانند ژان گئورگس و توماس کلر و همچنین افرادی با برنده ای موفق غذایی و سبک زندگی مانند مارتا استوارت و جیادا دولورنتیس را مطالعه کردم.
می خواستم چشم انداز و موفقیت ها و اشتباه ات این افراد را بهتر درک کنم.
من هرگز انتظار نداشتم که مسیر دقیق آن ها را طی کنم، اما درکی از آنچه که به سطح موفقیت آن ها رسید به دست آوردم.
3. همیشه چیزی برای ارائه داشته باشید.
من کمی سفر می کنم، از سرآشپزها و آشپزهای خانه در سراسر جهان یاد می گیرم. وقتی از یک مکان جدید بازدید می کنم، دوست دارم آشپزها را در آشپزخانه های حرفه ای یا خانگی سایه بگذارم تا تکنیک ها و غذاهای آنها را یاد بگیرم. این یک چالش بزرگ هم به عنوان یک خارجی و هم یک زن بوده است. خلاقیت و خلاق بودن اولین موضوع برای موفقیت در این زمینه است.
من معمولاً از کوچک شروع می کنم و می پرسم که آیا می توانم خدمات آن روز را تماشا کنم. در ازای آن، من پیشنهاد می کنم چیزی را آماده و درست کنم، خواه این غذای خانوادگی کارکنان باشد یا دستوری که سرآشپز ممکن است نداند. صرف کمی زمان بیشتر برای ایجاد اعتماد و داشتن چیزی برای ارائه به افراد کمک می کند تا بیشتر با آنها آشنا شوند.
4. از کسانی که این کار را بهتر از شما انجام می دهند کمک بگیرید.
از شبکه و منابع خود به طور متفکرانه استفاده کنید. اگر مهارت ندارید، احتمالا کسی را می شناسید که این کار را می کند. به عنوان مثال، من می خواستم از دستور العمل های کتابم عکس بگیرم اما عکاس حرفه ای غذا نبودم. یک دوربین عالی خریدم، به یک عکاس و دوست با استعداد رسیدم که حاضر بود به من آموزش دهد و خود را برای آزمون و خطا آماده کند.
5. برای ناراحتی چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی آماده شوید.
اعلب بزرگت ترین و لذت بخش ترین تجربه های من زمانی اتفاق می افتاد که من کاری را که در حال انجامش بودم به صورت کامل راحت نبودم.من فقط در مورد این نیست که باید در برخی از آشپزخانه هایی که در آن کار می کردم، خمره های 80 پوندی را بلند کنم.
وقتی برای نوشتن اولین کتاب آشپزی خود قرارداد امضا کردم، باردار بودم و در حال حاضر تمام وقت کار می کردم. مجبور شدم کل کتاب را بنویسم، بپزم، تست کنم و عکس بگیرم. این ایده مرا به وحشت انداخت. روزهایی بود که آنقدر خسته بودم که بلند شدن از روی مبل سخت بود. اما کتاب تمام شده و امسال منتشر خواهد شد.
فقط کافی است نشان دهید: وقتی تحت فشار قرار می گیرید، به عقب برمی گردید؛ زیرا موفقیت ممکن است در گوشه ای منتظر شما باشد.